▪ متواضع و فروتن باشد و از کبر و عجب پرهیز نماید و از انجام اموری که در عهده و توانایی او نیست خودداری کند .
▪ از فراگرفتن چیزی که نمی داند استنکاف ننما ید و تصنٌع و صحنه سازی نسبت به چیزی که می داند بکار نبرد .
▪ روش او در تربیت، عمل به علم باشد! یعنی به چیزی که د یگران را به آن امر می کند عامل باشد و همه حالات و سکنات او حاکی از کمال و وقار باشد .
▪ برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف آنان با اشاره و کنایه عمل نماید و در صورت لزوم ، آشکارگو یی و تصریح او برای شاگردان همراه با لطف و محبت و صبر و مودٌت باشد و شاگردان را جهت تخلف و سوء رفتار سرزنش و تو بیخ ننماید زیرا آشکار گو یی و بیان صریح هیبت و ابهت مربیان را از هم می گسلد و موجب جرأت و جسارت شاگردان در انجام عمل سوء اخلاقی می گردد .
----->
▪ در جهت تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان کوشا باشد زیرا اگردانش آموز دچار عدم اعتماد به نفس گردد دائماً خود را از امور محوله ناتوان می یابد و این خطری است که اگر پیشگیری نشود دانش آموز دچار مشکلات رفتاری می گردد . ▪ جهت پیشبرد اهداف تربیتی و آموزشی در محیط های آموزشی از محرک هایی چون تحسین ، تقدیر ، تشویق و تحریض ، ترغیب ، پاداش و نظایر آنها استفاده نماید ▪ خوبی ها را افشا کند و بدی ها و عیب ها را بپوشاند و زشتی را آشکار نکند زیرا این خود باعث می شود که بدی ها و زشتی های فاعل عمل کم شود . ▪ تصور صحیحی از خود داشته باشد و خویش را چنان که هست بپذیرد و در غیر این صورت نمی توان شایستگی ها و لیاقت های خود را تشخیص دهد و همواره مضطرب و منتظر و در حال احتیاط باقی می ماند و بجای ابتکار و خلاقیت پیوسته در صدد کشف روش هایی است که عدم صلاحیت او را بپوشاند. ▪ در کلاس به جهت رشد و شخصیت اجتماعی دانش آموزان به اصول ارتباط کلام توجه کافی بنماید . ▪ نسبت به آنچه که می خواهد تعلیم دهد آگاه باشد و عنایت داشته باشد که نیمی از شرایط حسن اداره کلاس به این امر اختصاص دارد . ▪ دارای ثبات عاطفی باشد که بهترین عامل جلب اعتماد دانش آموزان نسبت به معلم می باشد ▪ در صورت بروز رفتار نامناسب از سوی دانش آموز رفتارهای گذشته او را بر علیه آنان بکار نگیرد و به عبارتی گذشته نا مطلوب او را همچون بر چسبی بر پیشانی فراگیر نزند. ▪ در هنگام رسیدگی به رفتارهای نابجا و یا در هنگام تغییر رفتار دانش آموزان به زمینه اساسی و احتیاجات او توجه نماید. ▪ خود را کامل نداند و دائماً در صدد ایراد گرفتن از دیگران نباشد که روش فوق زمینه را جهت بروز رفتارهای نامناسب فراهم می سازد . ▪ دانش آموز را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد و او را درک کند از ارزشیابی شخصیتی او خصوصاً جنبه های منفی شخصیت در حضور جمع اجتناب ورزد . ▪ به عنوان یک الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تصمیم گیری او متأثر از حالات هیجانی او نباشد. ▪ عنایت داشته باشد که دانش آموزان با اظهار نظر معلم و مربی در مورد خودشان خیلی اهمیت می دهند، لذا چنانچه آنان احساس کنند که ارزشیابی معلم بدون غرض بوده و با رعایت کامل انصاف صورت گرفته است، برای آن ارزش قائل می شوند . و در نواقص و نقاط ضعف خود تلاش می کنند. ولی اگر ارزشیابی منصفانه نباشد، موجب کینه و عناد و در نتیجه دوری گزیدن آنان از مربی و یا معلم می شود که پی آمد های نامطلوب دیگری را نیز در بر خواهد داشت . ▪ بطور مستمر از کار خود ارزیابی به عمل آورد یعنی با توجه به هدف های آموزش و رفتاری که در شروع درس در نظر دارد. بیندیشد که تا چه حد به هدف های خود نائل گردیده است و تا چه حد توانسته است در دانش آموزان نفوذ کند و مورد تأیید واقع شود . ▪ خوش صحبت بوده و دارای قدرت بیان باشد. زیرا قدرت بیان و نفوذ کلام معلم در ایجاد رابطه با دانش آموزان و تفهیم مطالب درسی به آنان بسیار مؤثر است. ▪ از لحاظ وضع ظاهری مرتب و آراسته باشد. به عبارت دیگر پوشش و آرایش او در عین سادگی متناسب با محل و فضا ی آموزشی باشد و همواره پاکیزگی و نظافت را رعایت نماید. ▪ در عین معلم بودن، مربی نیز باشد یعنی علاوه برتعلیم دانش آموزان، به تزکیه و تهذیب اخلاق آنان اهتمام ورزد و بررسی نماید که این درس آموزی ها تکالیف دادن ها تشویق ها و یا تنبیه ها چه اثری در کار شاگرد می گذارد. ▪ از برنامه های تکراری وغیر ضروری پرهیز نماید ودارای ابتکار وخلاقیت باشد. ▪ همچون یک باغبان تمام وجود واندیشه اش رادر خصوص شکوفایی دانش آموزان که گردانندگان جامعه فردا می باشند بکار گیرد. ▪ شاگردان خود را بهترین دوستان وحتی فرزندان خود محسوب نماید وراه رسم کاروروش تصمیم گیری در یک امررابا آنان در میان بگذارد. ▪ با خلوص نیت وقصد خدمت کار کند و توقٌع تقدیر،جز از خدای سبحان نداشته باشد. ▪ به تحولات جوامع آگاه باشد. ▪ عملش، قولش راتکذیب نکند. ▪ حتی الا مکان ازوضع خانوادگی ،طرزفکر، رفتار و استعداد دانش آموز آگاه باشد. ▪ نجیب ،آزاده ، پاکدل ، شکیبا ، وظیفه شناس ، شجاع ، متین ، مقاوم ، موٌدب ، شریف، معتدل و بلندنظر باشد و برکنار از تلوٌن مزاج ، حسد ، کینه ، دون همتی ، بخل ، تنبلی ، تملق گویی ، بیهوده گویی وتند خویی باشد. ▪ با شیوه های پرورش و روش های آموزش آشنا باشد. ▪ فن تدوین وتربیت اطفال را بداند. ▪ توانایی استقرار عدالت در مدرسه وکلاس را دارا باشد. ▪ وظیفه شناس باشد و در ایجادنظم وامنیت محیط آموزشی خود کوشا باشد. ▪ به شغلش مفتخر باشد و عملش رابا نیت قربت انجام دهد و از خدمت خودلذت ببرد. ▪ از طبقه بندی دانش آموزان در صورتی که به لحاظ استعداد مختلف باشند، پرهیز نماید. ▪ به پرسش های دانش آموزان توجه داشته باشد و عادلانه پاسخ گوید به حدی که هیچ کس از سوال کردن محروم نماند. ▪ به توسعه فعالیت های گروهی توجه داشته باشد. ▪ به افراد ممتاز وسرآمد کلاس به عنوان سه گروه مسئولیت تقویت درسی دانش آموزانی که متوسط یا ضعیف هستند واگذارکند. ▪ عوامل مهمی که رشدعلمی دانش آموزان را به تعویق می افکند بشناسد وازآنهااجتناب کند. ▪ کلامی که به کار می گیردخود درس علم وعبرتی برای متعلٌمان باشد. ▪ محبت وعظمت در نگاه او باشد نه در آنچه بدان می نگرد! چرا که نهال دوستی ومحبت در دل انسان ریشه وسایه آن بر اشیا می افتد. ▪ برخی از لغزش های دانش آموزان را با نظر اغماض بنگرد واز آن در گذرد. ▪ شمع معرفت و چراغ شهود در دل ها برافروزد تا در پرتو آن گوهر دانش بیفشاند. ▪ سخن به اندازه گوید و ازگفتار بیهوده بپرهیزد. ▪ گمان بد نبرد و تحقیق نکرده قضاوت نکند و پس از آنکه حقٌی مسلم شد در تصمیم گیری قاطع باشد. ▪ نه کسی را تحقیر کند و نه به حقارت تن دهد. ▪ دانش آموزان را بیهوده سرزنش نکند و آنان را آزار ندهد. ▪ آنی از نعمت های خدا غافل نماند و پیوسته از او استعانت جوید. ▪ دانش آموزان در کنار او احساس امنیت و آرامش کنند. ▪ احساس مسئولیت را به دانش آموزان بیاموزد. ▪ ایمان و تقوا را از راه تفکٌر در خلقت و شناخت انسان آموزش دهد. ▪ کلاس او به گونه ای باشد که شوق فراگیری علم وحکمت در دانش آموزان ایجاد شود. ▪ رفتار و گفتارش ، دانش آموزان را به یاد خدا و اولیا الله بیندازد. ▪ از قبول مسئولیت نگریزد. ▪ در پی جست وجوی تقصیر در متعلمان نباشد. ▪ الگوی ایمان ، معیار محبت وکانون مهرورزی باشد. |
برای کمک به سایت روی بنر تبلیغاتی زیر کلیک کنید