تأثیر عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی، قانونی، روان شناختی، تکنولوژیکی، اعتقادی و آرمانی بر سیاست گذاری نظام آموزشی:
برای تشریح بهتر تأثیر عوامل هشتگانه فوق در سیاست گذاری نظام آموزشی، بهتر است که نظام آموزشی به عنوان یک سیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به این منظور، اول خود نظام و اجزای آن مورد بررسی قرار گرفته و سپس نظام آموزشی را بطور کامل و علمی مورد بررسی قرار میدهیم و در نهایت فرا سیستمهای موثر برآن را مشخص مینماییم.
نظام (system)
نظام عبارتست از مجموعهای از اجزای بهم پیوسته که در حال تعامل باهم بوده و برای رسیدن به هدف مشترک باهم تلاش میکنند. حال اگر یکی از این اجزاء با بقیه همکاری نکند در کار نظام اختلال ایجاد میشود. شکل زیر بطور ساده معنی و مفهوم نظام را مشخص میکند.
برای مثال مدرسه از اجزایی مانند مدیر، ناظم، دانشآموزان ، معلمان و ... تشکیل شده که همه این اجزا باهم در ارتباط متقابل بوده و برای رسیدن به هدف مشترک یعنی تعلیم و تربیت و رشد و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان تلاش میکنند. اگر یکی از این اجزاء با بقیه همکاری نکند مسلماً رسیدن به هدف با مشکل مواجه میشود.
هر نظامی اعم از اقتصادی، ، اجتماعی ، سیاسی، آموزشی و غیره از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است:
1- درونداد (Input) : یعنی آنچه که به سیستم وارد میشود.
2- فرآیند (Process) : یعنی مجموعه فعل و انفعالاتی که روی دروندادها انجام میگیرد.
3- برونداد (Out put) : همان نتیجه و محصول نظام است.
4- باز خورد (Feed back) : قسمتی از برونداد است که مجدداً جذب سیستم میشود.
از بین عناصر چهارگانه سیستم، عنصر شماره 4 از اهمیت زیادی بر خوردار است چون باعث ثبات و ماندگاری سیستم میشود. بر همین مبنا، نظام آموزشی را مورد بررسی قرار میدهیم.
process |
Input |
Out put |
Feed back |
براساس شکل فوق هر یک از عناصر چهارگانه بصورت زیر مشخص میگردد.
الف- درونداد شامل معلم، شاگرد، برنامه ، بودجه، فضاهای آموزشی، قوانین و مقررات، خط و مشیهای سیاسی، اقتصادی و ...
ب- فرآیند شامل تدریس، یادگیری، پژوهش، خدمات راهنمایی و مشاوره و ...
ج- برونداد شامل ترک تحصیل کنندگان و فارغ التحصیلان است. البته ترک تحصیل کنندگان مورد بحث و موضوع ما نیست اما فارغ التحصیلان حائز اهمیت هستند. از نظام آموزشی انتظار میرود که فارغ التحصیلانی تحویل جامعه بدهد که مسلح به علم، دانایی ، نگرش جدید ، بینش جدید ، خود رهبری و در نهایت تغییر در رفتار باشند.
د- باز خورد که قسمتی از فارغ التحصیلان هستند که مجدداً جذب سیستم میشوند. لذا سیستم هیچ وقت نابود نمیشود اما تغییر شکل میدهد. هر نظام آموزشی که عنصر بازخورد را نداشته باشد محکوم به شکست و نابودی است و پدیده خطرناک brain drain دلیلی بر این ادعاست که نمونه بارز آن نظام آموزشی کشور خودمان است.
مفهوم فراسیستم (supra system)
هر سیستمی بوسیله سیستمهای بزرگتر احاطه شده که به آن فراسیستم گفته میشود. نظام آموزشی (E. system) هم از این قاعده مستثنی نیست و بوسیله نظام اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و حتی بین المللی احاطه شده و از آنها تأثیر میپذیرد. یعنی هر تغییری در نظام اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی رخ بدهد در نظام آموزشی هم تأثیر میگذارند. البته نظام آموزشی همیشه خرده سیستمی از سیستمهای مذکور نیست بلکه بعنوان یک نظام همکار با سایر نظامها فعالیت میکند و تأثیر انکار ناپذیری بر آنها دارد.
اگر روال منطقی را رعایت کنیم شکل زیر گویای واقعیتهای بسیاری است و گفتههای ما را تأئید میکند.
دایره مرکزی نظام آموزشی کشور است و دایره دوم نظام اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور است که نظام آموزشی را در برگرفته است. که در نهایت در لایه آخر به نظام هستی و نظام کل کائنات ختم میشود.
حالا تک تک عوامل هشتگانه بطور جداگانه و همراه با موارد جزیی مورد بحث قرار میگیرند.
1- عوامل اقتصادی:
یکی از عوامل بسیار مهم تأثیر گذار در سیاست گذاری نظام آموزشی، عوامل اقتصادی حاکم بر جامعه است. شکی نیست که امر آموزش و پرورش هزینه بردار بوده و نیاز به صرف بودجه و منابع مالی دارد. البته چنین هزینههایی ارزشمند بوده و اهمیت زیادی در دراز مدت برای جامعه دارند. عوامل اقتصادی در قالبهای زیر میتواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
الف) نوع نگرش نست به هزینه های آموزش و پرورش: این نگرش می تواند به دو صورت وجود داشته باشد.
میتواند از نوع مصرفی باشد که در این صورت آموزش و پرورش بعنوان یک کالا در نظر گرفته میشود که ارزش کوتاه مدتی دارد. همچنین می تواند از نوع سرمایه گذاری باشد که این نگرش درست و منطقی است. چون محصولات نظام آموزشی از نوع دراز مدتی است و چندین سال طول میکشد تا نتیجه خود را نشان دهد.
البته بعضی از اقتصادانان از رویکرد Cost - beneft استفاده کرده و بر سرمایه گذاری در آموزش و پرورش ایراد میگیرند و اعتقاد دارند که این همه هزینه میشود چقدر سود و فایده به جامعه میرساند. اینان اغلب طرفدار نگرش اول هستند و نگرش مصرفی دارند اما اقتصادانانی مانند مارشال ، ریکاردو، مالتوس و بیکر هزینه کردن در آموزش و پرورش را مهم تلقی کرده و نگرش دوم (سرمایه گذاری) دارند.
ب) درصد بودجه عمومی که به آموزش و پرورش اختصاص مییابد. طبق اعلام دست اندر کاران معمولاً 20 درصد بودجه عمومی صرف آموزش و پرورش میشود که در حال حاضر این رقم کمتر از 16 درصد است لذا سیاست گذاری در نظام آموزشی را با مشکل مواجه میسازد.
ج) درصدی از GNP که به آموزش و پرورش اختصاص مییابد. طبق اطلاعات موجود قسمت قابل توجه از GNP در بسیاری از کشورها به امر پژوهش اختصاص مییابد و آموزش و پرورش هم از آن بهرهمند است. اما در کشور ما این رقم بسیار ناچیز بوده و قابل بحث نیست.
د) درصدی از GDP که به آموزش و پرورش اختصاص مییابد. در کشور ما تقریباً 2 درصد از تولید ناخالص داخلی به آموزش و پرورش اختصاص مییابد که کفاف نکرده و آموزش و پرورش را با مشکل مواجه کرده است. البته طبق قانون مالیاتی 2 درصد از درآمد مراکز صنعتی و تولیدی که در بازار بورس خرید و فروش میشوند به آموزش و پرورش اختصاص داده شده است که متأسفانه بخاطر عدم وجود کنترل و نظارت هنوز به شکل قابل توجه تحقق نیافته است.
هـ) دخالت دادن بخش خصوصی در آموزش و پرورش: دخالت بخش خصوصی میتواند باعث ایجاد رقابت شده و به کیفیت آموزش کمک کند اما در کشور ما دخالت بخش خصوصی فقط در قالب مدارس غیر انتفاعی است که مشکلات زیادی به همراه دارد. در صورتیکه اگر در مورد منابع آموزشی، مالی، محتوای کتابهای درسی و غیره بخش خصوصی هم دخالت کند میتواند با ایجاد رقابت به بهبود کیفیت کمک کند.
2- عوامل اجتماعی:
طبق نظر جامعه شناسان ، امر آموزش و پرورش یک امر کاملاً اجتماعی است چون کارکرد و نتایج اجتماعی دارد و از طرفی برخاسته از متن جامعه میباشد. اما برای سهولت در مطالعه، عوامل اجتماعی را به موارد ذیل تقسیم میکنیم.
الف) نیازهای جامعه (توقع جامعه از آموزش و پرورش): اصولاً جامعه از آموزش و پرورش انتظاراتی دارد چون حاضر است در این زمینه سرمایه گذاری کند. اگر افراد جامعه حاضر هستند که فرزندان خود را به مدارس بفرستند بخاطر ارزشمند بودن و مفید بودن تعلیم و تربیت است چون از نظر زمانی و منابع مادی حاضر به سرمایه گذاری هستند.
توقّع جامعه از آموزش و پرورش این است که آموزش و پرورش بتواند افراد فرهیخته، خود رهبر، کامل، مستقل، قانونمند و شهروند مسئولیت پذیر تحویل جامعه بدهد، تا مشکلات جامعه را برطرف سازند.
ب) میزان تقاضای اجتماعی نسبت به آموزش و پرورش: شکی نیست که جامعه با دیده مثبت به امر آموزش و پرورش مینگرد چون اعتقاد دارد که رشد، توسعه و تکامل جامعه به نوع آموزش و پرورش آن بستگی دارد. در دنیای امروز مطلوب بودن آموزش و پرورش مورد توجه همگان است و جامعه ما هم از این قاعده مستثنی نیست. لذا آموزش و پرورش با تقاضای اجتماعی زیادی روبروست.
پ) نوع نگرش مردم نست به آموزش و پرورش: مردم میتوانند دو نوع نگرش در مورد آموزش و پرورش داشته باشند.
یکی نگرش مثبت و دیگری نگرش منفی. در نگرش مثبت این مسایل مطرح است که آیا آموزش و پرورش میتواند نابرابریها را حذف کند. آیا میتواند باعث ایجاد تحرک طبقهای و تحرک اجتماعی شود. آیا میتواند با عث افزایش درآمد افراد جامعه شده و در نهایت ارتقاء سلامت و امید به زندگی را افزایش دهد.
در نگرش منفی خانوادهها صرفاً جهت خلاص شدن از دست فرزندان خود، آنان را به مدارس میفرستند. و یا آموزش و پرورش را امری وقت تلف کن میدانند.
ت) میزان دخالت مردم در مسایل مختلف آموزش و پرورش: مردم میتوانند در تعیین اهداف، خط و مشیها، سیاستها ، محتوای کتابهای درسی در آموزش و پرورش دخالت کنند. این دخالت میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد.
در نظام آموزشی ما چنین اتفاقی نیفتاده است و از بدو پیدایش آموزش و پرورش نوین در کشور شاهد چنین دخالتی نبودهایم در حالیکه بایستی باشد چون مردم به نحوی مشتریان آموزش و پرورش محسوب میشوند و خواست مشتری بایستی مورد توجه قرار گیرد.
3- عوامل فرهنگی :
عوامل فرهنگی به مجموعهای از سنتها ، ارزشها، هنجارها، باورها ، نگرشها و بینشهای جامعه اطلاق میشود که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد و آموزش و پرورش در انتقال آنها به آیندگان نقش عمدهای دارد. اصولاً فرهنگ ذاتی نیست بلکه اکتسابی بوده و قابل انتقال به غیر میباشد. فرهنگ اشتراکی است و به کل افراد جامعه تعلق دارد هر چند که خرده فرهنگ هایی در جامعه دیده میشود. این ارزشها، هنجارها و سنتها و غیره که خیلی گران بدست آمدهاند از طریق آموزش و پرورش به افراد جامعه منتقل میشوند لذا در سیاستهای کلان به اینها اهمیت داده میشوند و در قالب کتابهای درسی به افراد جامعه منتقل میکنند. چون فرهنگ بعنوان هویت و شناسنامه یک ملت محسوب میشود.
4- عوامل سیاسی:
در مباحث قبلی نظام سیاسی را بعنوان فراسیستم نظام آموزشی در نظر گرفتیم. به این معنی که نظام آموزشی در درون نظام سیاسی قرار گرفته و از آن کاملاً تأثیر میپذیرد. عوامل سیاسی به اشکال ذیل میتواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
الف) میزان دخالت دولت و سیاستمداران در آموزش و پرورش: در بعضی از کشورها از جمله کشور ما میزان دخالت نظام سیاسی در تعیین سیاستهای آموزشی بسیار است و این امر باعث سیاست زدگی نظام آموزشی شده و به نوعی صدماتی را هم به آن وارد کرده است.
سیاسی |
آموزشی |
سیاسی |
نوع اول |
آموزشی |
نوع دوم |
ج) تفکر و اندیشه سیاسی حاکم بر جامعه: نوع تفکر و اندیشه سیاستمداران تأثیر زیادی در نوع سیاستهای آموزشی دارد اصولاً سیاست مداران آموزش و پرورش را بهترین محل برای تبلیغ و ارائه اندیشههای سیاسی خود میدانند و از این رو در سیاستهای آموزشی دخالت بیشتری میکنند. چون ثبات جامعه و دوام آن اهمیت و اولویت زیادی دارد و آموزش و پرورش بهترین محل برای ایجاد ثبات و یکپارچگی سیاسی در جامعه محسوب میشود.
د) گروههای ذینفع شامل احزاب و جناحها و گروههای فشار
هـ) روابط سیاسی در سطح جهانی و بین المللی
5- عوامل قانونی:
قانون به مجموعه مقررات و دستورالعملهایی اطلاق میشود که از طرف مقامات ذیصلاح یک کشور تدوین شده و به اجرا گذاشته میشود. در مورد نظام آموزشی هم شاهد وجود چنین مجموعهای از مقررات هستیم. در حال حاضر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول 3 و 15و 16 و 30 و 104 دقیقاً ناظر بر فعالیتهای آموزش و پرورش میباشد. این اصول در تعیین خط و مشیها و سیاستهای آموزشی بعنوان یک چهارچوب کلی و به عنوان یک استراتژی نقش عمدهای دارند و وظیفه کار گزاران نظام آموزشی را مشخص کردهاند.
اگر درست و منطقی فکر کنیم عوامل قانونی موثر در سیاستهای آموزشی از موقع تشکیل نظام آموزشی به سبک نوین در کشور شکل گرفته که نقطه آغازین آن تأسیس دارالفنون در دوره قاجاریه بوده است.
قصد بر این نیست که بطور کامل مسیر تاریخی این قوانین بررسی شود چون در سمینار قبلی تحت عنوان سیاست گذاریهای آموزشی قبل از اسلام تا تصویب قانون معارف و از زمان قانون معارف تاکنون مطالب مبسوطی ارائه گردیده به لحاظ اهمیت موضوع به چند نمونه از قوانین سالهای اخیر اشاره میشود که از طرف مجلس شورای اسلامی و شورای عالی آموزش و پرورش تصویب و به اجرا گذاشته میشود و این قوانین، تکلیف نظام آموزشی را از ابعاد مختلف روشن کرده است.
ردیف | عناوین مصوبات قانونی آموزش و پرورش | مرجع تصویب | تاریخ تصویب |
1 | قانون اهداف و وظایف آ. پ | مجلس شورای اسلامی | 25/11/66 |
2 | قانون تشکیل شورای عالی آ. پ | مجلس شورای اسلامی | 25/9/65 |
3 | قانون تشکیل شورای آ. پ | مجلس شورای اسلامی | 26/10/72 |
4 | قانون تشکیل سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی | مجلس شورای اسلامی | 7/4/55 |
5 | قانون تشکیل سازمان آ. پ استثنایی | مجلس شورای اسلامی | 21/9/69 |
6 | اساسنامه سازمان آ. پ استثنایی | مجلس شورای اسلامی | 29/5/70 |
7 | قانون مدارس غیر انتفاعی | مجلس شورای اسلامی | 5/3/67 |
8 | قانون تشکیل آموزشگاههای آزاد | شورای عالی آ. پ | 5/2/74 |
9 | اساسنامه سازمان استعدادهای درخشان | شورای عالی آ. پ | 10/3/67 |
10 | اساسنامه باشگاه دانش پژوهان جوان | شورای عالی آ. پ | 10/8/73 |
11 | قانون لایحه نظام جدید آ. پ | شورای عالی آ. پ | 13/12/64 |
البته غیر از موارد فوق، قوانین دیگری هم وجود دارد که بسیار زیبا ترسیم شده اما متاسفانه از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیستند لذا ارزش قانونی خود را از دست دادهاند و از این بابت صدمات زیادی بر پیکره نظام آموزشی وارد شده است.
6- عوامل روان شناختی:
امروزه روان شناسی به مدلهای مختلف در خدمت نظام آموزش و پرورش است. شاخههای مختلف روان شناسی مثل روان شناسی رشد، کودک و نوجوان و مخصوصاً روان شناسی تربیتی و تحوّل کمک شایانی به نظام آموزشی میکند.
پس میتوان ادعا کرد که بایستی در سیاست گذاری آموزش از یافتهها و فنون و گرایشهای روان شناختی استفاده کرد. مواردی که روان شناسی میتواند به سیاست گذاری آموزشی کمک کند به شرح ذیل قابل بحث و بررسی است.
الف) توجه به نیازهای یادگیرندگان از نظر عاطفی ، روانی، شخصیتی ، اجتماعی ، شغلی
ب) توجه به مراحل رشد یادگیرندگان و تنظیم کتابهای درسی بر اساس مراحل رشد
پ) توجه به IQ یادگیرندگان و تنظیم کتابهای درسی متناسب با آن
ت) توجه به مقطع تحصیلی ، پایه تحصیلی و حتی جنس (مذکر ، مونث بودن) یادگیرندگان
ث) توجه به علائق و انگیزههای افراد
7- عوامل تکنولوژیکی :
یکی از ویژگیهای و مشخصههای دنیای امروز پیشرفت سرسام آور و سریع و شتابان علوم و فنون و اطلاعات است. علوم و فنونی که یک زمانی جزء آرزوهای بشری بوده، در حال حاضر مانند ستارهای در آسمان علم میدرخشند و جوامع ناچارند خواسته یا ناخواسته از نتایج آنها بهرهمند شوند. آموزش و پرورش بهترین محل برای بکارگیری نتایج حاصل از پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی است. اما متأسفانه در نظام آموزشی کشور ما بخاطر ساختار شدید متمرکز و دیوان سالاری گسترده از این پیشرفتها استفاده شایان و قابل توجهی نمیشود. اصلاً ساختار شدید متمرکز اجازه ورود این پیشرفتها را نمیدهد. چون ورود پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی همراه با خودش تغییراتی را به همراه دارد و آموزش و پرورش بخاطر ساختارش به حفظ وضع موجود تلاش میکند لذا همیشه یک تضادی بین آموزش و پرورش و این پیشرفتها بوجود میآید و در نهایت این پیشرفتها دیر هنگام به نظام آموزشی وارد میشوند. از جمله عوامل تکنولوژیکی مؤثر بر سیاستهای آموزشی بشرح ذیل قابل بحث و بررسی است.
الف) پیشرفتهای علمی، صنعتی ، فنّی در موارد مختلف
ب) پیشرفتهای سریع در زمینه وسایل کمک آموزشی که فرآیند تدریس و یادگیری را با تسهیل و تعمیق مواجه میسازد.
پ) پیشرفت در زمینه IT , ICT که آخرین اطلاعات و یافتههای تحقیقاتی را در اختیار نظام آموزشی قرار میدهد.
ت) پیشرفت در زمینه صنعت چاپ و تکثیر که منابع آموزشی را بموقع در اختیار یادگیرندگان قرار میدهد.
8- عوامل اعتقادی و آرمانی:
یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش، هدف اعتقادی و آرمانی است که بر مبنای این هدف ، میخواهد یادگیرندگان را به مبدأ خاص وصل کند. اهداف اعتقادی بر حسب جهان بینی و فلسفه حاکم بر جوامع مشخص میشود و در تمام جوامع شاهد این وجود اهداف و عوامل اعتقادی به اشکال مختلف هستیم. در کشور ما که یک جامعه اسلامی است تأکید شدیدی به این قضیه شده است از جمله موارد مهم مربوط به عوامل اعتقادی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد .
الف) جهان بینی اسلامی که خودش یکی از منابع تعیین اهداف آموزش و پرورش محسوب میشود.
بر طیق این آیتم ، جهان دارای خالق، ناظم و مبدأ و مقصد است و در کتابهای درسی به روشهای مختلف به این امر توجه شده است.
ب) رسیدن به قرب الهی و کمال مطلوب
پ) حاکمیت مطلق قدرت لایزال الهی
ت) سیره و سنت پیامبران و امامان معصوم و در غیبت آنها ولایت فقیه
ث) بندگی خداوند و شکرگذاری از نعمتهای او
ج) رسیدگی و کمک به سایر افراد جامعه که ریشه در اعتقادات ما دارد.
نکته مهم اینکه در منابع آموزشی و کتب درسی تمام مقاطع تحصیلی بر حسب ماهیت این مقاطع ، به موارد فوق توجه گردیده است.
البته تا اینجا تاثیر عوامل هشتگانه را بر نظام آموزشی بررسی کردیم، لذا جهت اینکه خالی از لطف نباشد بایستی به ارتباط افقی این عوامل با نظام آموزشی اشاره شود. عوامل اقتصادی، اجتماعی و ... همیشه فراسیستم نظام آموزشی نیستند بلکه در کنار نظام آموزشی و هم عرض با آن قرار میگیرند. اگر منصفانه قضاوت کنیم نظام آموزشی در پیشرفت یا عدم پیشرفت نظام اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و ... تأثیر عمده دارد. حتی اگر کارکردهای نظام آموزشی را بررسی کنیم صحت ادعای ما ثابت میشود. آموزش و پرورش کارکردهای ارزشمندی چون جامعه پذیری، فرهنگ پذیری پرورش نیروی انسانی متخصص، رشد شخصی، تغییر و نوآوری ، ایجاد انسجام و یکپارچگی و پرورش سیاسی دارد که خودبخود به عوامل اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و ... کمک میکند.
آموزش و پرورش از طریق ایجاد نیاز و توقع در جامعه عوامل قانونی و تکنولوژیکی را به چالش میکشاند و مسئولین و دست اندر کاران را به تلاش بیشتر در این زمینه مجبور میسازد.
پس بایستی به امر Joinedup نظام آموزشی با سایر نظامها توجه بیش از پیش مبذول شود.
خلاصه و نتیجه گیری:
نظام آموزشی بعنوان یک نظام وسیع و گسترده که 14 میلیون دانش آموز و 1200000 نفر کادر اداری ، خدماتی و آموزشی و همچنین 140000 واحد آموزشی را در برگرفته با نظامهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و ... در ارتباط متقابل میباشد. چون بدون کمک نظام آموزشی ، تحقق اهداف بقیه نظامها غیر ممکن است.
هر چند که بایستی پذیرفت نظامهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی به عنوان فراسیستمهای مهم در کارکرد نظام آموزشی تأثیر میگذارند. در هر حال عوامل هشتگانه در سیاست گذاری نظام آموزش نقش تعیین کننده دارند اگر این عوامل درست و منطقی و هدایت شده حرکت کنند موفقیت سیاستهای آموزشی و در نهایت رسیدن به اهداف عالیه آموزش و پرورش به سهولت امکان پذیر خواهد بود.
منابع و مآخذ:
1- جامعه شناسی آموزش و پرورش ، دکتر علاقهبند
2- اقتصاد آموزش و پرورش ، دکتر مصطفی عمادزاده
3- آموزش و پرورش در جهان امروز ، دکترمحمدعلی فرجاد
4- سیاست گذاری در آموزش و پرورش ، دکتر گرایی نژاد
5- اصول مدیریت آموزش ، دکتر علاقه بند
6- مقدمهای بر برنامه ریزی آموزشی و درسی ، دکتر تقیپور ظهیر
7- سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش ، احمد صافی
8- مطالب مطرح شده در کلاس
9- استفاده از مقالات اینترنتی
10- تجربیات شخصی نگارنده مقاله
سلام بی زحمت مطلب کامل این مبحث رابرای من ارسال میکنیدباتشکر